یک هفته تابستانی
پنج شنبه هفته گذشته خان دایی رضا تلفن زد و گفت که به خاطر مراسم مریم (دختر دوست خان دایی رضا) باید برن قبرستون و گلنوش و گلسا رو ببرم خونه خودمون. سر راه برای شامتون وسایل ساندویچ رو خریدم و با گلنوش و گلسا اومدیم خونه. حسابی ذوق زده شده بودید. عصر که از خواب بیدار شدید اول شیر موز خوردید و بعد سیب زمینی سرخ کرده و بعدش کلوچه خرمایی. حسابی در کنار دختر دایی هاتون دو لپی می خوردید و من احساس خوشحالی می کردم. شب براتون یه غذای خوشمزه پختم. شامل گوشت سینه مرغ ریش ریش شده، سیب زمینی نگینی سرخ شده، کدوی نگینی سرخ شده، فلفل دلمه ای، ذرت، قارچ، بعد از ترکیب و قاطی کردن، همه رو توی تابه مجیک ریختم و روش رو پنیر پیتزا استفاده کردم بعد از 1...