امير علي و امير حسينامير علي و امير حسين، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 4 روز سن داره
حسنا خانمحسنا خانم، تا این لحظه: 10 سال و 27 روز سن داره

نامه هايي براي ماندگاري

یک هفته تابستانی

پنج شنبه هفته گذشته خان دایی رضا تلفن زد و گفت که به خاطر مراسم مریم (دختر دوست خان دایی رضا) باید برن قبرستون و گلنوش و گلسا رو ببرم خونه خودمون. سر راه برای شامتون وسایل ساندویچ رو خریدم و با گلنوش و گلسا اومدیم خونه. حسابی ذوق زده شده بودید. عصر که از خواب بیدار شدید اول شیر موز خوردید و بعد سیب زمینی سرخ کرده و بعدش کلوچه خرمایی. حسابی در کنار دختر دایی هاتون دو لپی می خوردید و من احساس خوشحالی می کردم. شب براتون یه غذای خوشمزه پختم. شامل گوشت سینه مرغ ریش ریش شده، سیب زمینی نگینی سرخ شده، کدوی نگینی سرخ شده، فلفل دلمه ای، ذرت، قارچ، بعد از ترکیب و قاطی کردن، همه رو توی تابه مجیک ریختم و روش رو پنیر پیتزا استفاده کردم بعد از 1...
20 تير 1392

قلب مامان

از وبلاگ تارا و باربد عزیز که مامان جونشون براشون می نویسه یه چیز خیلی خوب یاد گرفتم. مامان انسی دست شما درد نکنه که به من یاد دادید واسه گل پسرهام هفته ای بنویسم. اینجوری کار من هم راحت تر می شه. عزیزای مامان بعد از نیمه شعبان به خودم قول دادم که دیگه هیچ وقت با آقای پدر بیرون نرم. چهارشنبه عروسی دختر، دختر دایی مامان بود. اصلا به بابا هم نگفتم که بیاد. شما رو پیش بابا گذاشتم و خودم تنهایی رفتم. می دونستم که آقای پدر هم از اینکارم خیلی خوشش میاد چون اصلا عروسی رفتن رو دوست نداره. توی راه که بابایی می خواست منو برسونه امیر علی می گه مامان بهت اجازه می دم توی عروسی برقصی!!!!!!!!!!!!!!!!!! بابات کاری نداره جنابعالی واسه من غیرتی شدی. به...
13 تير 1392

یک روز در اداره

خاله پریسا یکشنبه ساعت 7 صبح اس داد که نمی تونه بیاد چون مادربزرگش فوت کرده. منم موندم که شما رو چکار بکنم. چون قرار بود عصر پیش مامان جونی برید مجبور شدم شما رو اداره ببرم. طبق معمول آقای پدر گفت که مامان سیما نمی تونه از شما نگهداری بکنه. همیشه همینجوری عزیزانم. مامان سیما با اینکه فقط 54 سال داره هر موقع که قراره شما پیشش بمونید هزار تا بهونه می گیره که نمی تونه ازتون نگهداری بکنه، پاهاش درد می کنه، از پله می ترسه بالا بیاد و .... . اما هر موقعی که عموعلی بهش تلفن می زنه ساعت 6 صبح می ره پیش سوفیا می مونه که تنها نباشه. حالا خوبه سوفیا 4 سال از شما بزرگتره و امسال کلاس اول می ره. همیشه به آقای پدر می گم که مامانت نمی تونه 10 تا پله رو بال...
4 تير 1392
1